اختصاصی قدس آنلاین- دکتر الهه میر آخورلی دکترای روانشناسی تربیتی و مدرس دانشگاه در گفت و گو با قدس آنلاین با ذکر انواع کودک آزاری و دلایل اینکه چرا فردی کودک آزار می شود اظهار داشت: کودک آزاری به چهار دسته جسمی، عاطفی؛ جنسی و طرد شدگی تقسیم می شود. کودک آزاری جسمی شامل تنبیه وکتک زدن می شود و کودک آزاری عاطفی آزار دادن کودک به لحاظ عاطفی و بی توجهی و عدم محبت ورزی به کودک است. کودک آزاری جنسی زمانی است که کودک مورد تجاوز قرار م گرد و آخرین نوع آن که بیشتر از سه گزینه قبلی مورد غفلت قرار گرفته کودک آزار طرد شدگی است که کودکان طرد می شوند و منجر به تحمیل آسیبهای جدی به کودک خواهد شد. وی افزود: بی شک کسانی که کودک آزاری می کنند افرادی هستند که ازمشکلات روانی واختلالات شخصیتی رنج می برند واین موضوع ریشه در کودکی فرد دارد. از سوی دیگر مساله ای که مورد غفلت قرار گرفته خانواده فرد آزاردهنده است. هنگامی که خانواده ها در برابر رفتارها غلط فرزندان خود سکوت کنند و بی تفاوت از کنار آن بگذرند وبه درمان آن اهمیت ندهند می توان گفت که این کودک می تواند به فرد آزارگر خطرناکی در آینده و بزرگسالی تبدیل شود.
میر آخورلی در ادامه بابیان اینکه نمی توان به آمارهای منتشر شده ازکودک آزاری اعتماد کرد خاطرنشان کرد: همیشه کودکان توسط افراد غریبه و بیرون از خانواده مورد آزار واذیت قرار نمی گیرند بلکه بسیاری از کودکان توسط اعضای خانواده و اطرافیان مورد آزار واذیت قرار می گیرند بنابراین بسیاری از این کودکان امکان اعتراض به رفتارهای خشن درون خانواده را نمی یابند. بی شک اگر کودک آزاری خارج از خانواده انجام شود افراد به راحتی بدان اعتراض می کنند اما به لحاظ رعایت ملاحظات درون خانوادگی اگر کودک آزاری در خود خانواده باشد کمتر اعلام میشود بنابراین کودکان بیشتر تحت فشار خواهند بود. این روانشناس تربینی تصریح کرد: بنابراین با توجه به این موضوع نمی توان به آمارها اعتماد کرد چرا که آمارها دقیق وکارشناسی شده نیست، اما واقعیت این است که به دلیل مشکلات روانی و شخصیتی برخی از والدین این اتفاق برای بسیاری از کودکان می افتد و آنها صدمات جسمی و روحی جبران ناپذیری را متحمل می شوند.
وی درخصوص شناسایی افراد بیمار روحی شخصیتی از همان کودکی در میان خانواده ها تصریح کرد: مهمترین مساله ای که می تواند منجر به کاهش کودک آزاری شود شناسایی افراد مشکل دار از همان کودکی و نوجوانی درون خانواده است. اگر خانواده ها فرزندان خود را که به مشکلات شخصیتی وروانی مبتلا هستند به کارشناسان روانشناسی ارجاع دهند بسیاری از این بیماران قبل از رسیدن به بزرگسالی درمان می شوند وتهدیدی برای کودکان به شمار نمی روند. میر آخورلی ادامه داد: اورژانس اجتماعی وسازمان بهزیستی می تواند به این خانواده ها کمک کند. بنابراین موضوع آموزش به خانواده ها در اولین قدم بسیار حائز اهمیت است. متاسفانه خیلی از خانواده ها نمی دانند مشکلاتی که یکی از اعضای خانواده شان دارد می تواند منجر به کودک آزاری و تبعات بعدی آن شود. این روانشناس با اشاره به جایگاه آموزش و پرورش به عنوان یکی از نهادهایی که می تواند به خانواده ها کمک کند اظهار داشت: برگزاری کارگاه ها و آموزشهای اجباری؛ آموزش نحوه شناسایی رفتارهای خطرناک روحی روانی در کودکان و نوجوانان از فعالیت هایی است که آموزش وپرورش می تواند در کنار سازمان بهزیستی و مشاوره های لازم به خانواده ها انتقال دهد. یقینا افزایش آگاهی های خانواده ها نسبت به دهه های قبل منجر به افزایش اطلاع رسانی از موضوع کودک آزاری شده است.
وی در خصوص وظایف دولت ونهادهای مربوطه خاطر نشان کرد: هر چند لازم است دولت به این مساله بیش از پیش توجه کند که معتادان وبیکاران از جمله افرادی هستند که می توانند به وجود آورنده آسیبهای اجتماعی وآزارگری کودکان باشند. از این رو دولت باید با همکاری نهادهایی که در زمینه پیشگیری از اعتیاد فعالیت می کنند همکاری مضاعفی داشته باشد از سوی دیگر با افزایش اشتغال و از بین بردن زمینه های سوئی که در اثر بیکاری می تواند منجر به افزایش آسیبهای اجتماعی به خصوص در حوزه کودکان شود پیشگیری کند.
میر آخورلی با اشاره به وضعیت بد کودکان کار و انتقاد از عملکرد ضعیف نهادهای حمایتی تصریح کرد: یک گروه از این کودکان که آنها را با عنوان کودکان کار و بی سرپرست می شناسیم زیر مجموعه سازمان بهزیستی و سازمان رفاه اجتماعی قرار می گیرند. کودکان کار عملا یکی از گروه هایی هستند که آزار جسمانی وعاطفی زیادی بر آنها تحمیل می شود و حتی این دسته از کودکان در معرض تجاوزات جنسی بیشتری قرار دارند. هر چند عملکرد سازمانهای حمایتی نسبت به دهه های قبل مطلوب تر شده است اما این عملکرد آنقدر پررنگ نبوده که با صراحت بر موفقیت آن تاکید کرد. وی ادامه داد: متاسفانه بسیاری از نهادهای حمایتی همچنان در انتقال اطلاعات وآگاهی رسانی عملکرد ضعیفی دارند. در حالی که مهمترین قدم در کاهش کودک آزاری افزایش آگاهی جامعه و خانواده ها از موضوعات پیدا وپنهان کودک آزار است.
این کارشناس روانشناسی تربیتی افزود: مسلما دولت و تمامی نهادهای مسئوول و حمایتی باید با تدابیر خاصی مسائل قبل و بعد ازکودک آزاری را مورد توجه قرار دهند. موضوعات قبل از کودک آزای که آگاهی بخشی به خانواده؛ جامعه وکودک و شناسایی افرادی است که مشکل آفرین هستند واقدامات بعد از کودک آزاری که برعهده نهادهای مختلفی از جمله وزارت بهداشت، قوه قضاییه و نیروی انتظامی است نیز باید جدی انگاشته شود. بی شک جدیت و پیگیری مسائل اتفاق افتاده و برخورد سخت با خاطیان و کودک آزاران می تواند مانعی در برابر کسانی باشد که ممکن است خیال خامی درباره کودکان داشته باشند. وی درپایان با اشاره به تبعات روانی کودک آزاریبه قدس آنلاین گفت: مسلما کودک آزاری آثار و تبعات مختلفی بر روح و روان کودک به جای می گذارد که از آن میان می توان به کاهش اعتماد به نفس؛ اختلال در آموزش ویادگیری، منزوی شدن و دوری از خانواده وجامعه؛ افزایش کابوس های شبانه و کج خلقی و افسردگی اشاره کرد.
نظر شما